مثل موضوع انشاء مدرسه است. به جان خودم در قید و بند دنیا نیستم. نه ماشین آنچنانی، نه خانۀ آنچنانی، نه قایق، نه جزیره و نه سفرهای کذا و کذا؛ به هیچکدام رغبتی ندارم. همین که یک خانۀ قدیمی باشد که بدانم سقفی روی سرم را گرفته و در کوچه و بازار، شب را به صبح نمیرسانم، کفایت میکند. یک پرایدی هم باشد که نقش عصای دست را بازی کند و به اینطرف و آنطرف مرا ببرد. معتقدم پراید (جدای از بحث ایمنی) همان ک,میلیارد,داشتم ...ادامه مطلب