بدبیاری دختر نجف‌آبادی!

ساخت وبلاگ

امشب در برنامۀ خندوانه «رضوان کرباسی»، دختری از نجف‌آبادِ اصفهان، شرکت کرده بود که به شدت کارش خراب شد و به جرأت می‌توان گفت یکی از بدترین شب‌های زندگی‌اش رقم خورد و من مدام آرزو می‌کردم ای کاش هرچه زودتر جمع و جورش کند استندآپش را، ولی دخترک نتوانست! کار که از دست خارج شود، پخش و پلا شود، دیگر تمام!

در شرایط بدی بود. نتوانستم تحمل کنم؛ تلویزیون را خاموش و یک رأی به خاطر جسارتش به او هدیه دادم.

نظرات

پاسخ:
باریکلا! عجیب دردناکه! خب طبیعتاً در تلویزیون و در یک برنامۀ پر بیننده، شرایط سخت تری داره مستر مرادی عزیز.
اولین گریۀ خندوانه رو رقم زد.

پاسخ:
همۀ این کارا رو میشد انجام بده، اما شما تصور کنید چنین صحنه ای رو، در مقابل میلیون ها بیننده، واقعاً فکر از کار می افته.
راست میگین، شرایط سختی رو طی کرد!

پاسخ:
جسارت را بد معنا کردی تد. تک تک واژه هات رو با جان و دل قبول دارم و صد البته صحیح. منتها منظورم از جسارت نباختن خود تا آخرین لحظه بود.
دختر (و نه پسر) + میلیون ها بیننده + 4تا سلبریتی + خراب کردن اجرا = انصراف
اونی که کارش رو بلده که دیگه بلده.

پاسخ:
مخلصم، اجازۀ ما هم دست شماست :))
اینی که می فرماین کار داور و قاضیه که دیدی داور، حرفش رو زد و حقیقت رو بیان کرد که اگر نمی کرد اشکال شما به ایشون وارده؛ اما وقتی صحبت از نظر سنجی میشه، اونوقت پای سلیقه های متفاوت میاد وسط؛ اون وقت بحث، بحث بهترین ها نیست و می بینید که در خیلی از نظرسنجی ها، مثلاً محمدرضا گلزار رأی میاره و اکبر عبدی نه! امیرعلی نبویان رأی میاره و بغلیش نه! فلانی مسئول میشه و فلانی نه!
ملت ما دیدشون فراتره تد، بعضی از مردم به انسانیت رأی میدن نه به انسان.
[با این فرض که شما می تونی به چهار نفرشون رأی بدی] فتأمل.

پاسخ:
بله؛ مفهوم دریافت شد مستر.

پاسخ:
دقیقاً...
اولین گریه ای بود که در خندوانه شکل گرفت.
به قول مستر مرادی، همۀ ما در ابعاد کوچکترش رو تجربه کردیم و چه شبی را در همان مورد کوچک، طی کردیم.

پاسخ:
بله دیشب دو نفر بهتر بودن. هیچکی تو نمیشه تد؛ این رو بی تعارف میگم. با شناختی که ازت تو این مدت نسبتاً طولانی دارم، مرامت رو می شناسم.

پاسخ:
بله، اساسی خراب کرد. اصل حرف من تو متن و کامنتا هست.
شقایق دهقان هم امشب کمتر از اون خراب نشد.

پاسخ:
هم ولایتی امام هشتم سلام؛ سحر بخیر!
ما نیز امیدواریم هم ولایتی؛ تموم جوونای مملکت انشالا!

پاسخ:
ایام به کامتون باشه هم ولایتی!

پاسخ:
به نظرم بیان نداشت. گاهی یک ایدۀ دم دستی هم با بیان شیوا، خوب جلوه می کنه.
شقایق دهقان شوکه شده بود. اجراهای قبلی و تمرینی این دختر رو ندیدیم، اما هنرجوی محذوف شقایق دهقان در اجرای آخرش بهتر بود.
+ دقیقاً همینطوره.
به عنوان یک دختر و نه یک پسر، در اجرای اول و در انظار میلیونی، خیلی خوب دووم اورد و حتی با وجود نبود خنده، سعی کرد خودش رو حفظ کنه. جو بعد از اینکه گفت نمیشه از اول اجرا کنم به شدت غم انگیزتر بود و عقیدۀ من اینه که با وجود چنین جوی و با اون نگاه حسن معجونی، واقعاً پشتکار خوبی داشت. هر لحظه گفتم الان می زنه زیر گریه، ولی رفت تا آخِر.

پاسخ:
درسته و این به ناحق بودنش با اجرای سحر، بعد از حذفش مشخصه.

پاسخ:
واقعا دمش گرم!

پاسخ:
نمی دونم چرا، ولی منم خجالت می کشیدم؛ انگار حس درونیش داشت منتقل می شد.

پاسخ:
چرا؟!
تجربه که بله، در لحظه حتی امکان سکته هست :-)
یا علی مدد

پاسخ:
زمانی که استرس وجود آدم رو می گیره، حتی بدیهیات هم از ذهن می پرن؛ عجب خلقیه!

پاسخ:
عجیب موقعیت سختی بود!

پاسخ:
توجیه نمی خواد، عجله داشتین :)
مهم مفهومش بود که دریافت شد :-)

پاسخ:
بله.

بله، جسارت زیادی نداشتند، فقط جسارت داشتند :)

پاسخ:
و علیکم السلام

پاسخ:
خیلی... محکم بودن انگار :)

پاسخ:
دقیقاً؛ منم الان که گفتین یادم اومد.

پاسخ:
اتفاقاً خوب کاری کردین، راه دوری نمیره :)

پاسخ:
بله، منم همینطور.
:: انشالا! همۀ جوونای با استعداد!

عروسی هم عروسی های قدیم!...
ما را در سایت عروسی هم عروسی های قدیم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7harimekhososi4 بازدید : 88 تاريخ : جمعه 26 خرداد 1396 ساعت: 19:40