عروسی هم عروسی های قدیم!

متن مرتبط با «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد اپارات» در سایت عروسی هم عروسی های قدیم! نوشته شده است

برای سخن‌سرا

  • از میان نوشته‌های سخن‌سرا، دو نوشته شباهت زیادی به داستان دارند؛ «دست‌هایش» به قلم ققنوس آزاد و «پرچین عشق» به قلم مهرجان. از بین این دو، توصیفات و قلم «مهرجان» گیراتر است. بین خاطره‌نویسی و داستان‌نو, ...ادامه مطلب

  • داستان بی‌اتفاق داستان نیست (برای سخن‌سرا)

  • حادثه جزو لاینفک داستان,, است؛ یعنی داستان,,ِ بی‌حادثه پیدا نمی‌کنید، اما این دلیل نمی‌شود هر نوشته‌ای که سرشار از حادثه است را داستان,, بنامیم. به‌عبارتی، هر داستان,,ی دارای حادثه است، اما هر سلسله حوادثی من, ...ادامه مطلب

  • بی‌مایه فطیر است! (برای سخن‌سرا)

  • داستان بی‌طرح بی‌مایه است و بی‌مایه هم هر شیئی فطیر,. بِنای بی‌نقشه بنایی است هشلهف. عملیات بدون نقشه محکوم است به شکست. فورستر دو عبارت معروف برای, بیان تفاوت طرح و داستان دارد؛ می گوید: «سلطان مُرد و , ...ادامه مطلب

  • کم‌ گفتن هر سخن صواب است (برای سخن‌سرا)

  • «هرآنچه نامربوط به داستان است بزدایید. اگر در فصل اول گفته‌اید تفنگی بر دیوار آویخته است، در فصل دوم یا سوم تفنگ قطعاً باید شلیک کرده باشد. اگر بنا نبوده شلیک کند، پس بر دیوار هم آویخته نبوده»؛ این عب, ...ادامه مطلب

  • شیرین به‌اندازۀ قاچ‌های هندوانه (برای سخن‌سرا)

  • نمونۀ کامل تبدیل خاطره به داستان، این داستان است. داستانی دل‌چسب که پله‌پله جلو می‌رود و یک روایت صمیمانه_عاشقانه را به‌تصویر می‌کشد. فضاسازیِ کم‌نظیر آن، منِ خواننده را به محیط داستان کشانده و با را, ...ادامه مطلب

  • برای «او»

  • همین امروز؛ یعنی 21 مهر 96، سالگرد آشنایی و رفاقت با این بلاگر عزیز است. گاهی مخ آدم گریپاژ می‌کند و با دیدن بعضی از کلمه‌ها، بدون این‌که ذره‌ای دقیق شود، اولین کلمه‌ای که به ذهن متبادر می‌شود و به تعبیری در ذهن جاخوش کرده است، به مخیله خطور می‌کند. آن زمان از ذهنم عبور کرد آدرس قحط بوده که برای خودش انتخاب کرده؟ آخر «الاغ 28» هم شد آدرس! بعدها با دقت و ریز شدن در اصل کلمه، مثل شخصی که در جمع خجالت می‌کشد و آرام‌آرام از آن گوشۀ مجلس با هر ضرب و زوری، سینه‌خیز فرار می‌کند، از کنار نفسم که داشت چپ‌چپ نگاه می‌کرد، سینه‌خیز گریختم. لاعلاج دنیای وبلاگ‌نویسی دنیای غریب و قریبی است. غریب از این بابت که بعضی با وجود رفاقت دیرینه، کمی که می‌گذرد، خود واقعی نشان می‌دهند. انگار سالیان سال است چشم به آن‌ها نینداخته‌ایم و توگویی شخصی از شمال کشور به اصفهان سفر کرده و مثل آدم‌های دیگر، بی‌هیچ قرابتی در پیاده‌رو چهارباغ از کنارت می‌گذرد. امروز خرس هستند و فردا شغال و پسین فردا معلوم نیست چه باشند. و قریب از این منظر که بعضی‌ها را وقتی چهار صباحی با هم معاشرت کردیم، تو گویی جزو یکی از اعضای خانواده محسوب می‌شوند. وقتی نیست یا برای مدتی خبری از او نداری، نگران می‌شوی و به این‌در و آن‌در می‌زنی بلکه خبری دریافت کنی. وقتی وبلاگش را بسته یا غیرفعال می‌یابی، از دست زمانه که کارش رقم‌زدن قصه‌های پرغصه ا, ...ادامه مطلب

  • املاء مهم است یا انشاء؟

  • املاء و انشاء هردو مهمند؛ املاء مهم‌تر. هرچه می‌گذرد، بیشتر حسرت می‌خورم. حسرت زمانی را که زنگ انشاء بود و ما خیال می‌کردیم خداوند انشاء را برای آزار ما خلق کرده. غافل بودیم! این غفلت از هر نوعش، به نوعی در زندگی همۀ ما بوده است. اما این‌که املاء مهم‌تر است دلیل دارد. املاء و نوشتن صحیح واژه‌ها، به‌نوعی خبر از سواد نویسنده می‌دهند. این سواد بسیار مهم است. مهم از این منظر که قرار است منِ خواننده در پای منبر نویسنده‌ای بنشینم که می‌خواهد اعتقادش را، تم مطلبش را، حرف دلش را به مغزم برساند و در آن‌جا عمل تجزیه و تحلیل صورت بگیرد. طبق همین روند، خواننده، نویسنده را در حدی می‌داند که نشستن پای منب,املاء,مهم,است,انشاء؟ ...ادامه مطلب

  • همان شب؛ خانه پدری!

  • به حق چیزهای ندیده و نشنیده! شاید شما هم دیده باشید و هم شنیده باشید، اما من تا به این سن رسیدم، نه دیده بودم و نه شنیده بودم، می‌دانید، تازگی داشت. قبل از ماه مبارک، دعوت شدیم به عروسی پوریا و سمیرا. پوریا از اقوام نسبتاً دور است و زحمت کشیده بود، قابل دانسته بود و کارت دعوتی هم برای ما فرستاد. ا, ...ادامه مطلب

  • شما بنویسید، از حبشه بنویسید!

  • نوشتن بهترین کار عالم است. همه‌چیز نوشتن دارد، حتی همان موضوع انشای آشنای دوران مدرسه؛ یعنی «علم بهتر است یا ثروت». همین موضوع را اگر رودرروی چشمان‌تان بگذارید و شروع کنید به نوشتن، می‌بینید که حرف‌های جدیدی برا گفتن و نوشتن دارید که حتی در آن روزگاران به ذهن‌تان نمی‌رسید.یکی از بهترین راه‌کارهایی , ...ادامه مطلب

  • در کنار همیم!

  • فرق ندارد که لائیک هستید یا دین‌مدار، هوادار جنبش سبزید و طرف‌دار بنفش‌طلبان یا از هر دو بری، به روحانی رأی داده‌اید یا رئیسی، دنبال اصلاحید یا طالب اصول؛ رسوای زمانه و دشمن بدنام و ننگین، رسیده پشت در خانه‌مان و وقت چکاندن ماشه و انفجار بمب، از ما نمی‌پرسد باورمان چیست و هوادار که هستیم. وقت ایست, ...ادامه مطلب

  • یادتان باشد؛ دعا برای هم!

  • منتظر اتفاقات خوب!

  • کامنت گذاشتن حتی به اندازۀ خود پست گذاشتن می‌تواند ارزشمند باشد؛ به همین‌خاطر بالشخصه اگر ببینم بلاگری در نوشتن، تا حد زیادی کاربلد است، شاید به صورت صوری کامنتی بر مبنای پستش نگاشته باشم، اما به صورت خصوصی نکاتی را مِن‌باب خود پست و سبک نگارشش حتماً, ...ادامه مطلب

  • وقت عزیز است، غنیمت بشمار

  • دنیای وب، دنیای تفاوت‌هاست. این را می‌شود با سرک کشیدن در پست‌هایی که روزانه آپ می‌شود فهمید. فضا را همیشه مجازی خواندند و این مَجاز، انگار که ریشه دوانده در قلب من و تو. این‌طور نیست! این فضا را همیشه فضای «نسبتاً مجازی» خواندم. سیستم‌اش مجازی‌ست، درست، اما من و تو چه؟ مجازی هستیم؟ هر چقدر هم قصد داشته باشیم خود را در لابلای این واژه‌ها پنهان کنیم، آخِر جایی، در پاراگرافی، در جمله‌ای و یا در واژه‌ای، خود و شخصیت خود را لو می‌دهیم و این یعنی این‌جا آن‌قدرها هم که فکرش را می‌کنید مجازی نیست؛ مسئولیم در برابر آنچه می‌نویسیم و می‌خوانیم. خوراک روح‌مان که باید پاک باشد، نه؟ اعتقاد دارید که نباید مواد شیمیایی داشته باشد؟ با هورمون رشد نکرده باشد؟ یا از آن جوجه‌هایی نباشد که زود مرغ شده؟ بگذارید کمی به دوران کودکی برویم؛ دروغگو دشمن خداست، دروغ نگو که خدا سنگت می‌کند؛ به همان اندازه مزخرف‌نویس هم دشمن خداست، مزخرف ننویس و نخوان که خدا سنگت می‌کند (خودم را عرض می‌کنم :)... بازگردیم به زمان حال. دست من بود یک رشتۀ دیگر هم به رشته‌های دانشگاهی اضافه می‌کردم. علاوه بر زیست‌شناسی، جانورشناسی، روا,وقت عزیز است غنیمت شمریدش صحبت ...ادامه مطلب

  • همسر دوم!

  • یک‌ساعت و نیم در اتاق نشسته بودیم و صحبت می‌کردیم. حرف‌‌هایم را زده بودم و مقداری گردن را به طرف راست خم کرده بودم و دست راستم را به طوری که کف دست به زیر چانه و انگشتان روی لپ قرار گرفته بودند، محو تماشای همسر دوم و صحبت‌های شیرینش شده بودم. همین‌طور ایشان صحبت می‌کرد و من با اولین جمله‌ای که شروع کرد، در همین حالتی که شرح دادم، محو تماشای خانم شده بودم و حتی پلک هم نمی‌زدم. یک‌دفعه با جملۀ: «ببخشید، تو صورت من چیزی هست؟» به خودم آمدم و خودم را جمع و جور کردم و گفتم: «نه، منتها عادت دارم وقتی به حرف کسی گوش میدم، حتماً باید به شخص مورد نظر نگاه کنم تا تمرکز حواس پیدا کنم و حرفش رو متوجه بشم، راستش رو بخواید همین‌طور که طرف مقابلم صحبت می‌کنه، تموم صحبت‌هاش با افکار من آمیخته میشه!» یک جوری بحث را جمع و جور کردم تا ایشان ادامه بدهند. انقدر غرق صحبت شده بودیم که حوصله همسر اول سر رفته و به پشت در تشریف آورده و صدا زدند: «میرزا! دیگه دیر وقته و می‌خوان استراحت کنن، اگه صلاح می‌دونید برای جلسۀ اول کافیه.» خوش‌صحبت بود. با ادب، خانواده‌دار، به قول خودشان فقط کافی‌ست شوهر محبت کند، آن وقت ب,همسر دوم شریفی نیا,همسر دوم مهران مدیری,همسر دوم شهاب الدین غندالی ...ادامه مطلب

  • شاید برای شما هم اتفاق بیفتد

  • یعنی باید این آرزو را با خود به خانۀ قبر ببرم که بخواهم یواشکی گشت و گذاری در سطح شهر داشته باشم و مثلاً آقامصطفی، همسایۀ 10 سال پیش‌مان که 10 سال است خانه عوض کرده و به تبع آن 10 سال است ندیدمش، مرا نبیند و جالب این‌که عدل می‌بیند! نشد بخواهم کاری را مخفیانه سر و سامان دهم و یک آشنا نظاره نکند. احتمالاً که چه عرض کنم، شاید را که حرفش را نزنید، حتماً برای شما هم اتفاق افتاده که به این حال و روز گرفتار شده باشید. نیت کردید با گرل فرند یا بوی فرند یا هر فرند دیگر به سینما بروید و دچار این معضل اجتماعی شده‌اید و سعی کردید خودتان را در جیب فرند جا دهید تا دیده نشوید. ادامه ندهم بهتر است؛ حتماً تجربه‌اش را داشته‌اید. مثلاً قصد کردم با اذن همسر اول به خواستگاری همسر دوم بروم. مخفیانه‌تر از این هم سراغ دارید؟ طبیعتاً باید گریم می‌کردم که کردم، استتار را هم که برای محکم کاری چاشنی کار کردم، اما فکر این‌که آقامصطفی همسایۀ قدیم‌مان، اکنون همسایۀ جدید همسر دوم است، به مخیله‌ام حتی خطور نکرده بود! پناه بر خدا، دیوانه شدم! پس یک قانون کلی را مد نظر جناب‌تان داشته باشید: آیا قصد دارید مخفیانه کاری ر,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد شوخی,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد 93,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد دانلود,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد 92,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد تقدیر,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد تهمت,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد اپارات,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد عاشق,شاید برای شما هم اتفاق بیفتد مزاحم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها