در محضر استاد

ساخت وبلاگ

هم‌چنان -و احتمالاً تا ابد- کاغذ و قلم (خودکار یا روان‌نویس) را ترجیح می‌دهم. انگار کلمات را با دست‌خط و روی کاغذ بیشتر حس می‌کنم. قلم همیشگی خودم. هرگز با کامپیوتر ننوشته‌ام.

قبل از نوشتن، کلنجار زیادی با سوژه دارم؛ نه روی کاغذ، که در سرم. آن‌جا مطلب درمی‌آید؛ شکل می‌گیرد و پخته می‌شود. بعد سریع می‌آید روی کاغذ. اما قبل از تحریر، حتماً باید عنوان مطلب بیاید. تا عنوان در نیاید نمی‌نویسم. بعد از تمام شدن، نوبت ویرایش است و خط زدن و ابرو باز کردن و ور رفتن با کلمات و با نقطه‌ها، ویرگول‌ها و پاراگراف‌ها. گاهی قبل از نوشتن یادداشت برمی‌دارم و روی کاغذ، نکته‌های مطلب را می‌نویسم یا جملات بی‌ربط به‌هم را. بعد شکل‌شان می‌دهم و پاراگراف‌بندی می‌کنم. گاهی زیاد خواندن مطالب پراکنده و ظاهراً بی‌ربط، دست‌گرمی خوبی هستند برای نوشتن. حتی یادداشت برداشتن از آن‌ها و بعد فراموش کردن‌شان و رفتن سر مطلب خودمان.

نوشته که تمام شد، بعد از مدت کوتاهی از آن فاصله می‌گیرم و دیگر مخاطب آن می‌شوم و می‌توانم نقدش کنم. نوشته، اول برای خودم است؛ خلاص‌شدن و به تعادل رسیدنم. بعد اولین مخاطبم و پس از آن بقیه.

تأخیر انداختن نوشته را دوست دارم و کلنجار رفتن زیاد با مسأله را. کلنجاری که گاهی در خواب هم ول‌کنم نیست.

در نوشتن خودم را سانسور نمی‌کنم و رودربایستی ندارم، گاهی شاید کمی ملاحظه. نوشتن برایم مسأله است؛ تغییر است نه تفسیر.

هم‌چنان و احتمالاً همیشه از نوشتن حال می‌کنم؛ گاهی به شدت. هیچ‌وقت عادی نمی‌شود. اگر مدت طولانی ننویسم، بدخلق می‌شوم. فکر می‌کنم نوشتن بهترین کار عالم است.

عروسی هم عروسی های قدیم!...
ما را در سایت عروسی هم عروسی های قدیم! دنبال می کنید

برچسب : محضر,استاد, نویسنده : 7harimekhososi4 بازدید : 88 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 3:18