یاللعجب!

ساخت وبلاگ

یاللعجب! دورۀ آخرالزمان شده است. برعکسش را دیده بودیم که گاهی به چک و لگد ختم می‌شود. به قصد سینما ترک منزل کردم. دختر جوان سوار تاکسی شد و عدل خودش را چسباند بهم. ریش و سبیل بلندم را ندید انگار. گفتم: «خانوم! یخته جمع‌و‌جورتر بیشین. مگه خودد دادا نداری؟». نگاهی عاقل اندر سفیه به من انداخت و گفت: «هووووو! از خُدادم باید باشد، ناراحتی بپر پایین». از جایش تکان نخورد لامذهب و به گوشی‌اش ور ‌رفت. راننده تاکسی فقط از تو آینه نگاه کرد و سر تکان داد.

میرزا ...

نظرات

پاسخ:
و علیکم سلام
چی بگم والّا. بحثش گستردس. اگه حرمت ها حفظ نشه و سوءاستفاده بشه، ممکنه برای هر دو طرف اتفاق بیفته.

پاسخ:
آمین!
سارا و آیدا و ای کاش ندیده بودم :)

پاسخ:
میاد حضرت عشق؛ یه سری به مرکز شهر بزن.

پاسخ:
می بینی روزگارو مستر!

پاسخ:
آره والّا حریر! اصولاً صندلی عقب نمیشینم. اینبارم بهش خورد.
آمین!

پاسخ:
باریکلا! منم یه همچین حسی دارم به «هوووو».
بله؛ به کرات دیدم و خب عرض کردم که گاهی کار به دعوا کشیده.
ما هم آرزو داریم که این بی فرهنگی تموم بشه.

پاسخ:
آره والّا.
خب ماییم و دوسر عائله، زورمون به دربست نمی رسه، ولی شما خب کاری می کنین :)

پاسخ:
دقیقاً...

پاسخ:
بله؛ گاهی یه همچین مواردی هم یافت میشه.

پاسخ:
یعنی عالی بود حسین :) چیطو ما این کارو نکردیم!

پاسخ:
سخنانی است که از دهان من و اوشون خارج شده است :)

پاسخ:
فیلم خوبیه. تو ایام جشنواره خیلی در موردش صحبت های خوب بود. من ندیدمش ولی می دونم که فیلم خوبیه.
چشم :)

پاسخ:
خداییش کار فوق العاده ایه در مقابل چنین افرادی. حالا نه عینا این کار که هر چیزی می تونه باشه.
من خودم آدمی نیستم که در همچین مواردی کم بیارم، اما یه مقدار سر تکون دادن راننده باعث شد که عقب نشینی کنم.

پاسخ:
نمی دانم.

پاسخ:
خب حالا حرص نخور علی. چشمۀ جوشان عاشقانه هات می خشکه.
بهترین فیلم؟ می خواستم یه نقد براش بنویسم علی، دیدم ارزش نقد نداره :)

پاسخ:
اینم از شرح طنز ماجرا :)

پاسخ:
یاد ماجرایی افتادم احسان جان. توی مدرسه که دعوا می کردیم، مدیر می گفت فردا جفتتون به باباهاتون بگید بیان مدرسه. باباها همیشه سر کار بودند و نَنَه ها میومدن. دعواهای قدیم هم کش دار بود. فردا اون تلافی می کرد، پس فردا من. بعد ننۀ من که توی دفتر می گفت «آقای مدیر! پسر من اصلاً اهل اینجور برنامه ها نیست» و ننۀ اون که می گفت «آقای مدیر! گفته تلافی می کنم» و بعد ننۀ من که می گفت: «پسر من اصلاً اهل تلافی نیست»، دست و بال من رو برای تلافی، با همین یه کلمه حرفش می بست.
تو خود تعمیم بده به این مکان.

پاسخ:
نه والّا :)

پاسخ:
خوش برگشتی بانوچه.

پاسخ:
تیکه چی چیس علی! ما که این حرفارا نداریم دادا :)
یعنی تناقض از عبارتد می بارد دادا. مگه فیلم غیر از ایناس کا گفتی؟ :)

پاسخ:
جداً؟ :) پس دوره زمونه سر جاشه، هورمونا گاهی قاطی می کنن :)

پاسخ:
عفت و عصمت با هم دارن لکه دار میشن :)
ها والّا :))

عروسی هم عروسی های قدیم!...
ما را در سایت عروسی هم عروسی های قدیم! دنبال می کنید

برچسب : یاللعجب, نویسنده : 7harimekhososi4 بازدید : 109 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1396 ساعت: 0:18