بخش اول
بخش دوم
بخش سوم
از هر ذوعقلی که بپرسید، میگوید طنز و شوخی با تمسخر و استهزاء فرق دارد. با مثال بخواهم بنویسم؛ مثلاً شما وقتی قصد دارید خاطرهای را بنویسید، به هیچوجه وقتی آدمتان یا شخصیتتان را توصیف میکنید، نباید جوری آن را ترسیم کنید که مخاطب تا بخواند بفهمد که نویسنده در مقام تمسخر تیپ و ظاهر شخصیت قرار گرفته، بلکه باید جوری توصیفش کنید که بیطرفانه باشد؛ یعنی بیان ظاهر کنید، اما جوری ننویسید که نظر منفی خودتان هم در متن اعمال شود.
اصلاً نوع نگاه شماست که طنز را شکل میدهد. یککلام؛ قضاوت را کنار بگذارید. شما باید فاصلۀ قانونی را مثل وقتی که در تاکسی در کنار یکخانم یا یکآقا نشستهاید رعایت کنید. میبینید بعضیها که از قصد خودشان را بهکنار دستی میمالند، با «آقا خودت مگه خواهر و مادر نداری» یا «شما خودت مگه برادر و بابا نداری» مواجه میشوند. شما باید از بالا، با رعایت فاصلۀ قانونی و نقادانه بنویسید. چیز آموختنی در این بین وجود ندارد، باید با تمرین و ممارست فضا را شکل بدهید. تأکید میکنم؛ با رعایت فاصلۀ قانونی.
قوانین را برهم بزنید. مخاطب به چیزی میخندد که سر جایش نیست. «مرد هزار چهره» را ببینید. دیالوگ «من اشتباهی بودم» از همان جا باب شد. «مسعود شصتچی»، از زیرزمین خاکگرفتۀ یک اداره، هم جای دکتر، هم شاعر، هم پلیس و... قرار گرفت و این موقعیتهای طنز را ایجاد کرد.
حالا این قوانین را برهم زدن فقط در موقعیت هم نیست، شما در کلام هم میتوانید آن را اعمال کنید که به آن «طنز کلامی» گفته میشود. از تعابیر طنز برای توصیف استفاده کنید؛ حتی برای طنز، کلمات جدید بسازید. مهشیدخانم را ببینید، در جایی از کلمۀ «قروقمبیل بازی» استفاده کرد که بالشخصه من نشنیده بودم، شاید خیلیهاتان شنیده باشید، اما من نشنیده بودم و همین کلمه، لبخند را بر لبهای سیاه من نشاند. سعی کنید مخترع کلمات تازه و نو باشید تا شاید باب شود و ریشۀ طنزها هم از همینجاست؛ مثلاً مهران مدیری از همان اوایل کارش نقش بسزایی در رواج اینجور واژهها و عبارات در بین عوامالناس داشته است؛ عبارتهایی مثل: «من اشتباهی بودم»، «خیلی ممنونم»، «هااااا، ای که وَگفتی یعنی چَه»، «ینی چی اونوقت» و...؛ البته دیگران هم توانستند چنین واژههایی را ترویج دهند؛ مثلاً خانم شیرزاد با «واقعااااااً» یا خشایار مستوفی با «بزنم تو مخت» یا بامشاد با همان آهنگ معروف «بیوفایی...» و یا عبارت: «پول زور وده» یا باباپنجعلی با «ناهار نخوردَمه» و یا آقای کاووسی با «دیجیتالم کجا بوده» و... .
میخواهم بگویم در زبان فارسی برای هر واژه یا عبارتی، عبارات زیادی به شوخی بیان شده است. سعی کنید آن عبارات را جستجو کنید و در نگارش طنزتان از آنها بهره ببرید و اگر نیافتید، اشکالی ندارد، خودتان خالق آن واژه یا عبارت باشد؛ البته حواستان باشد که این واژهها حساب شده باشند که به لودگی پهلو نزنند که طنز با لودگی به شدت توفیر دارد.
برچسب : نویسنده : 7harimekhososi4 بازدید : 85